مطالعه تطبیقی نقوش و مضامین به‌کار رفته در هنر سیاه دوزی کلاته رودبار سمنان و شاهکوه گلستان، در مسیر جاده ابریشم
کد مقاله : 1097-ITCS (R1)
نویسندگان
ناصر ساداتی *1، مرضیه عامریان2
1عضو هیات علمی دانشگاه سمنان
2مربی گروه طراحی ودوخت دانشکده مهارتی دانشگاه آزاد سمنان دبیر گروه نقاشی، هنرستان هنرهای زیبای سمنان، اداره فرهنگ و ارشاد سمنان عضو صندوق اعتباری هنر دانش آموخته رشته پژوهش هنر ، دانشکده هنر دانشگاه سمنان
چکیده مقاله
سیاه دوزی در ایران تاریخی کهن دارد. برخی پیشینه آن را به اندیشه های زرتشتی درباره نور و ظلمت می رسانند. سیاه دوزی از جمله هنرهایی است که با رنگ سیاه و سفید در مناطقی از ایران و از جمله در دو استان هم جوار گلستان و سمنان رواج دارد. این هنر در دو منطقه کلاته رودبار و شاهکوه، به دلیل داشتن برخی ویژگی ها موضوع مقاله حاضر بوده و تلاش شده تا درمقاله به سوالات زیر پاسخ داده شود:1- اشتراکات فرهنگی دو منطقه که منجر به خلق هنر سیاه دوزی با نقوش و مضامین مشابه شده چیست؟2- مضامین مشترک یا متفاوت در نقوش سیاه دوزی دو منطقه کدامند؟ 3- وجوه تمایز نقوش سیاه دوزی به لحاظ فرمی، در کلاته رودبار و شاهکوه چیست؟ در پژوهش حاضرکه به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، یافته اندوزی به شیوه اسنادی- میدانی انجام شده و جامعه مورد مطالعه، سوزن دوزان حاضر در دو منطقه یاد شده بوده که نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که هنرمندان، سیاه دوزی را معادل نور و ظلمت تلقی می کنند. از جمله اشتراکات فرهنگی دو منطقه، قرار گیری در مسیر جاده ابریشم است. هردو از نقوش جانوری مشترک همچون خروس و کبک و گنجشک بهره مندند ولی نقوش انسانی در کلاته رودبار بسیار کمیاب و حتی نایاب و در شاهکوه به وفور یافت می شود. در کلاته رودبار سفیدی پارچه را نماد زندگی و سیاهی را نماد مرگ می دانند و در شاهکوه نقوش پارچه را نماد تولد. اختلافات سبکی جدی در نوع دوخت دارند.
کلیدواژه ها
سیاه دوزی، کلاته رودبار، شاهکوه، فرم و مضمون، ابریشم دوزی.
وضعیت: پذیرفته شده